رییس مجلس و مجلس درراس امور...!
به گزارش وبلاگ کلاس 6، یکی از جملاتی که در رابطه با مجلس همه جا می شنویم همین جمله معروف و تاریخی امام خمینی است. بعید است که عبارت مجلس در راس امور است را امام در شکل ظاهری یا به صورت یک تعارف مطرح نموده باشند.

به گزارش گروه سیاسی وبلاگ کلاس 6، امیرابراهیم رسولی کارشناس مسائل سیاسی طی یادداشتی نوشت: یکی از جملاتی که در رابطه با مجلس همه جا می شنویم همین جمله معروف و تاریخی امام خمینی است. بعید است که عبارت مجلس در راس امور است را امام در شکل ظاهری یا به صورت یک تعارف مطرح نموده باشند. قطعا نگاه امام به مجلس جدی تر از آن است که این عبارت را در حد یک جمله برای بیلبورد ها یا پوستر ها در نظر بگیریم. مجلس ها در دوره قبل از انقلاب به دلایل گوناگون که از حوصله این نوشتار خارج است به هیچ وجه در راس امور نبودند و به تعبیری این مردم بودند که در امور دخالتی نداشتند. جریان های آشکار و نهان قدرت در تمام شئون حکومتی حضور داشتند و مقدرات کشور از دل ایده ها و منافع آن ها سر و شکل پیدا می کرد. با پیروزی انقلاب و ساماندهی هر چه بیشتر نهاد های سیاسی مختلف و دخالت مردم در معین سرنوشت خود شرایط، اما تغییر پیدا کرد.
شاید یکی از دلایلی که امام خمینی مجلس را در راس امور می دید به خاطر نقش مردم بود. مردم در سطح کشور نمایندگانی را به مجلس می فرستند تا در قانون گذاری و نظارت بر عملکرد دولت، انجام وظیفه نمایند. چرا پس مجلس در راس امور است، ولی دولت یا قوه قضاییه نیستند؟ این در راس امور بودن هم بر می گردد به وظایف اصلی مجلس یعنی همان قانون گذاری و نظارت.
این روزها، اما در محافل کارشناسی، در شبکه های اجتماعی و در سطح جامعه این جمله را می شنویم که دیگر مجلس در راس امور نیست. دلایلی نظیر عدم تصویب قوانین مبتنی بر احتیاج جامعه، رفتار احساسی و هیجانی، درگیری های جناحی و بعضا منفعت محوری فردی، عدم نظارت درست بر دولت و مواردی از این دست جزو نکاتی است که درباره مجلس فعلی گفته می گردد. در چند یادداشت کوشش می گردد عواملی که در ایجاد این شرایط هستند را شناسایی نموده و مورد بحث و آنالیز قرار دهیم.
رئیس مجلس و استراتژی که رئیس مجلس آن را دنبال می نماید در کارکرد مجلس بسیار تاثیرگذار است. روسای مجالس در طول دوره های مجلس شورای اسلامی همیشه از چهره های شناخته شده با پیشینه ای انقلابی بودند. جناب آقای علی لاریجانی نیز در همین چارچوب دسته بندی می گردد، اما مسئله ای که نحوه ریاست ایشان بر مجلس داشت و شرایطی را که به نمایندگان مجلس منتقل می کرد این حس را به افکار عمومی منتقل می کرد که گویی استراتژی و برنامه تعیینی برای اداره مجلس و حفاظت از شان مجلس و نمایندگان آن وجود ندارد.
اگر بنا بر همراهی و همکاری با دولت بود بهتر آن بود که شان مجلس و نمایندگان مجلس را حفظ نمایند. چه با برجام موافق باشیم چه نباشیم چگونه می گردد که در چند دقیقه چنین موضوع مهمی را تصویب و نهایی کرد؟ هیات رئیسه مجلس در بر هم زدن اصل تفکیک قوا نیز تاثیر گذار بود. منتسکیو قرن ها پیش از این اصل سخن گفت: به این خاطر که قدرت متمرکز اداره نگردد و نهاد های قانونی بتوانند اختیارات و وظایف خود را به خوبی اجرا نمایند. اما اگر مجلس در ساختار سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران در بسیاری از موارد به اسم همراهی و همکاری با دولت نقش نظارتی را کم رنگ و کم رنگ تر کند و تصمیمات کلان در جلسه بین رئیس مجلس و رئیس جمهور گرفته گردد آن موقع دیگر چیزی به نام مجلس اهمیت دارد؟
نمایندگان مجلس نیز وقتی می بینند که در عمل همه چیز دارد در توافق بین این دو رئیس شکل می گیرد دیگر به فکر منافع خرد یا حتی شخصی می افتند و رفته رفته نماینده ای خوب است که بتواند بهتر لابی کند. نماینده ای خوب است که بتواند همسو با ایده های رئیس مجلس پیش برود. در انتخاب نایب رئیس هم این اتفاق رخ می دهد. تقسیم صندلی بین گروه های مختلف مجلس است تا تشکیل یک هیئت رئیسه کارآمد.
نکته دیگری که باید به آن اشاره داشت عدم حضور فعال در مجلس است. همانطور که می بینیم اکثر جلسات مجلس را نائب رئیسان اداره می نمایند و رئیس مجلس مشغول کار های دیگری است. قطعا رئیس بعدی مجلس باید حضور فعالی در مجلس داشته باشد و با یک استراتژی تعیین از شان نمایندگان مردم حفاظت کند.
منبع: خبرگزاری دانشجو